خبرنامه
صفحه اصلی
شعری از جنس شقایق
درد بی درمان


درد بی درمان
من سهم دنیایم از این ها بیشتر نیست
دستان من قادر به درک نیشتر نیست
در این قبیله جزنگاه آشنایت
بر سرنوشت خالی من خویش تر نیست
اینجا کسی در لابلای خاطراتم
مثل غزل با حس تو – هم کیش تر نیست
در ناکجای باور سردم همیشه
از این دل زخمی دلی هم ریش تر نیست
گفتی همین بودن – همین احساس – این عشق
کافی برای حس خوب اندیش تر نیست؟
ای همنفس – عشقی که پایانش جدایی است
یک درد بی درمان و مهلک – بیشتر نیست
آخرین بروزرسانی (دوشنبه ، 30 آبان 1390 ، 12:30)